عرفان حلقه؛ یک مکتب فکری مستقل، نه یک فرقه به معناي عرف كلمه

پیشگفتار:

در زبان فارسی، واژه‌ی «فرقه» در اصل به معنای «گروه» یا «جمعیتی با باور های مشترک» به ‌کار رفته است. لغت ‌نامه ‌هایی مانند دهخدا و عمید، «فرقه» را صرفاً به‌ عنوان دسته ‌ای از مردم با عقیده ‌ای خاص تعریف کرده‌اند، بدون هیچ بار معنایی منفی. با این‌حال؛ در کاربرد امروزی، این واژه بار سنگینی از مفاهیم منفی مانند افراط ‌گرایی، انزوا طلبی، کنترل ذهن و شخص ‌پرستی را با خود حمل می‌کند.

از منظر دینی نیز، نمونه‌ های تاریخی مانند انشعاب شیعه از اهل سنت در پی اختلاف ‌نظر درباره جانشینی پیامبر اسلام، نشان می‌دهد که فرقه‌ سازی لزوماً بار ارزشی منفی ندارد و می‌تواند بازتابی از پویایی درون‌دینی باشد. در همین راستا، استاد محمدعلی طاهری در یکی از سخنرانی‌های خود درباره‌ی مفهوم «فرقه» چنین توضیح می‌دهد:

«ما زمانی می‌توانیم یک گروه را فرقه بدانیم که در اصول یا فروع دین تغییر ایجاد کرده باشند. مثلاً شیعه در ابتدای شکل ‌گیری خود با اضافه کردن اصل امامت به اصول اعتقادی اسلام، از جریان اهل سنت جدا شد و به‌همین دلیل در تاریخ به‌عنوان یک “فرقه” شناخته شد. اما همین فرقه‌ی نو ظهور به مرور به یک مذهب رسمی و افتخار آمیز تبدیل شد. بنابراین، “فرقه” به خودی خود بار منفی ندارد و حتی می‌تواند نشانه‌ ای از پویایی و به ‌روز شدن یک جریان فکری باشد. مسأله این است که آیا این جریان نوپدید، به رشد و آگاهی بشر کمک می‌کند یا نه؟»

ایشان در ادامه تأکید می‌کنند٬ «ما در مکتب عرفان کیهانی حلقه هیچ تغییری در اصول یا فروع دین ایجاد نکرده‌ایم؛ تنها کاری که کرده‌ایم، توضیح و تبیین عمیق ‌تری از معانی آن‌ها، و احیای معرفتی مناسک دینی بوده است. بنابراین، هیچ‌گونه انشعاب یا انحرافی در کار نبوده و اتهام “فرقه ضاله” کاملاً بی‌اساس است.»

چکیده:

در این مقاله با در نظر گرفتن سوء‌ برداشت منفی و مدرن از واژه‌ی «فرقه» که اغلب منجر به کج ‌فهمی درباره‌ی مکتب عرفان کیهانی حلقه می‌شود، به بررسی این پرسش میپردازدیم که آیا این مکتب را می‌توان در زمره‌ی فرقه ‌ها طبقه ‌بندی کرد یا خیر؟ در این راستا، ابتدا تعاریف علمی «فرقه» از دیدگاه جامعه ‌شناسی، روان‌ شناسی و تاریخ ارائه می‌شود و سپس، ویژگی ‌های مکتب عرفان حلقه با شاخص ‌های شناخته ‌شده‌ی فرقه ‌ها تطبیق داده می‌شود.

نتایج این بررسی نشان می‌دهد که عرفان  کیهانی حلقه فاقد شاخصه‌ های اصلی فرقه‌ گرایی است٫ ساختار آن بسته نیست، هیچ‌گونه کنترل ذهنی و روانی بر اعضا اعمال نمی‌شود، عضویت در آن کاملاً آزادانه است و معرفت ‌جویان در هر زمان می‌توانند آن را ترک کنند. همچنین، برخلاف فرقه‌ های مذهبی یا فلسفی، عرفان حلقه نه از یک دین یا مکتب فکری دیگر منشعب شده و نه تبلیغات سازمان‌ یافته‌ای برای جذب و دعوت پیروان داشته است.

در عین حال، تاریخچه‌ی این مکتب نشان می‌دهد که فشار های سیاسی و تلاش‌ های سازمان ‌یافته‌ای از سوی جمهوری اسلامی ایران برای سرکوب آن صورت گرفته که گویای یک پروژه هدفمند برای برچسب ‌زنی و تخریب این مکتب به‌عنوان یک «فرقه» است.

بیان مسئله:

در سال‌ های اخیر، برخی نهاد ها و رسانه ‌ها تلاش کرده‌اند با برچسب «فرقه»، ماهیت مکتب عرفان کیهانی حلقه را زیر سؤال ببرند. این در حالی است که مفاهیم فرقه و فرقه‌گرایی، از دیدگاه علمی و جامعه‌شناختی، تعاریف روشنی دارند که قابل تطبیق و بررسی‌اند. اگر قرار باشد عرفان حلقه در چارچوب این تعاریف تحلیل شود، لازم است ساختار، آموزه‌ ها و کارکرد های آن به‌صورت دقیق بررسی گردد. پرسش اساسی این مقاله آن است که: آیا عرفان حلقه واقعاً با معیار های فرقه ‌گرایی انطباق دارد؟ و اگر نه، ریشه ‌های این برچسب ‌گذاری چیست؟

اهمیت موضوع:

برچسب ‌گذاری نادرست بر مکاتب فکری مستقل می‌تواند منجر به سرکوب و حذف ناعادلانه‌ی جریان‌های فکری شود که در اصل برای شکوفایی،  ترقی و رشد مثبت بشریت ارائه شده است برای جلوگیری از سوءاستفاده‌های سیاسی و رسانه‌ای که عامدانه و هدفمند در جهت جلوگیری اگاهی بشر انجام می شود، بررسی دقیق ویژگی‌های یک فرقه و مقایسه آن با عرفان حلقه ضروری است.

اهداف مقاله:

⋅ارائه تعاریف علمی و معتبر از فرقه از دیدگاه جامعه‌شناسی، روان‌شناسی و تاریخ.

⋅بررسی ویژگی‌های فرقه‌ها و مقایسه آن‌ها با عرفان حلقه.

⋅ارائه شواهدی مبنی بر اینکه عرفان حلقه نه یک فرقه است و نه دارای ویژگی‌ های آن.

مبانی نظری:

 تعریف مکتب عرفان کیهانی حلقه از وب سایت رسمی بنیان گذار:  

مکتب عرفان کیهانی حلقه”، نگرشی است عرفانی که در تاریخ 10 آبان 1357 پایه گذاری شده و حاصل کشف و شهود بنیانگذار آن، محمدعلی طاهری می باشد. این مکتب مشتمل بر دو بخش عملی (سیر و سلوک) و نظری است و از آن جا که انسان شمول می باشد، همه انسان ها صرف نظر از نژاد، ملیت، دین، مذهب و عقاید شخصی خود، می توانند بخش نظری آن را مطالعه و بررسی کنند و بخش عملی آن را مورد تجربه و استفاده قرار دهند.

محورهای اصلی مکتب عرفان کیهانی حلقه عبارت است از:

◊آشنایی نظری و عملی با رحمت خاص وعام الهی و حلقه های متعدد آن

◊اتصال به شبکه شعور کیهانی (شبکه مثبت) و اجتناب از شبکه منفی.

◊ شاهدی و نظاره گری.

◊ شناخت “من دون الله” و اجتناب از آن.

◊ شناخت عرفان کمال و عرفان قدرت و حرکت به سمت کمال. 

◊ شناخت دانش کمال به عنوان تنها بخشی از داشته های انسان که قابل انتقال به زندگی بعدی است.

◊ توجه کامل به معرفت مراسم و مناسک به جای اتکا به تشریفات و ظاهر آنها

◊ توجه به اشتیاق که پول رایج دنیای کمال بوده و در این وادی مشتاق ترین ها همانا ثروتمندترین ها هستند و همه چیز در این وادی مزد اشتیاق است

◊ توجه کامل به اختیار انسان که تعیین کننده کمال و کیفیت حرکت اوست

این مکتب شامل رشته های مختلف بوده و کلیه داشته های این مکتب در زیر مجموعه “عرفان کیهانی حلقه” قرار می گیرد و خود موضوع عرفان با نام “عرفان حلقه”به عنوان یکی از زیر مجموعه های عرفان کیهانی حلقه ارائه می شود. رشته های زیر مجموعه مکتب عرفان کیهانی حلقه عبارتند از: عرفان حلقه، طب های مکمل (فرادرمانی و سایمنتولوژی)، شعور، کیهان شناسی شعوری، ساینسفکت، اینتریونیورسالیزم، موجودات غیرارگانیک، مدیریت کل نگر و سایر موضوعات متفرقه.

۱.تعریف فرقه از دیدگاه جامعه‌شناسی:

در جامعه‌ شناسی، فرقه به گروهی اطلاق می‌شود که از جریان اصلی یک ایدئولوژی یا مکتب فکری (مذهبی، سیاسی، اجتماعی یا فلسفی) منشعب شده و  دارای باورها یا آیین‌های خاص خود است. فرقه ‌ها الزاماً مذهبی نیستند؛ برخی منشأ سیاسی، اجتماعی، فلسفی یا علمی دارند و با گذشت زمان ممکن است ساختار سازمانی و کنترلی خاصی پیدا کنند.

ویژگی‌های اصلی فرقه‌ها از منظر جامعه‌ شناسی:

انشعاب از یک سیستم فکری بزرگ ‌تر: فرقه‌ها معمولاً از یک مذهب، ایدئولوژی یا نظریه‌ی فلسفی اصلی منشعب می‌شوند و تفسیر خاص و متفاوت از اصول آن ارائه می ‌دهند.

ساختار بسته و انحصاری: عضویت محدود است و رهبران تمایل دارند اعضا را از ارتباط با دنیای بیرون محدود کرده و تعاملات آنان را کنترل کنند.

کنترل فکری و اجتماعی: فرقه‌ها محدودیت‌های رفتاری و ذهنی خاصی در چارچوب ‌های سخت ‌گیرانه برای اعضا تعیین می‌کنند و خروج از گروه را ملامت یا ممنوع می‌دانند.

•نمونه‌هایی از فرقه‌ های مذهبی و ایدئولوژیک: گروه هایی که ادیان منشعب شده اند و ساختارها٬ مناسک و نظام عقیدتی شبیه ادیان دارند٬ همچون: باپتیست‌ها و متدیست‌ها (بریتانیا، قرن ۱۹)، شاهدان یهوه، فرقه اسماعیلیه٬ طریقت های درویشی (مانند نعمت اللهی٬مولویه٬ قادریه).

•نمونه‌هایی از فرقه‌ های سیاسی و ایدئولوژیک: گروه هایی که بر پایه ی ایدئولوژی های سیاسی یا اجتماعی شکل گرفته و اغلب ساختار بسته و اهداف سیاسی خاص دارند٬ همچون: مائوئیست‌ های افراطی، فرقه‌ های آنارشیستی و.. .

•نمونه‌هایی از فرقه ‌های فلسفی: گروه هایی با ساختار نمادین یا آیینی که تمرکز اصلی آنها بر تفکر فلسفی٬ خود شناسی فکری یا رمزگشایی متون تاریخی٬ دینی و... است٬ این فرقه‌ها معمولاً بر مبانی عقلانی، تفکر انتزاعی و اهداف فکری-اجتماعی تأکید دارند. همچون: فراماسونری٬کیمیاگران٬ رواقیان (Stoics) و افلاطونیان (Neoplatonists).

۱.۱مقایسه مکتب عرفان کیهانی حلقه با فرقه اسماعیلیه:

اسماعیلیه: یکی از شاخه ‌های مذهب شیعه است که پیروانش پس از درگذشت امام جعفر صادق (ع)، به امامت فرزندش؛ اسماعیل ابن جعفر باور دارند. این فرقه در طول تاریخ به شاخه ‌های مختلفی تقسیم شده و در کشورهایی مانند: ایران، افغانستان، تاجیکستان، هند و برخی کشور های آفریقایی حضور دارند.  

منشأ و ساختار:

اسماعیلیه: انشعابی از مذهب شیعه است که بر اساس اختلاف در جانشینی امامان از جریان اصلی شیعه جدا شد.

عرفان کیهانی حلقه: هیچ منشأ دینی یا انشعاب از ادیان ندارد. یک مکتب مستقل است که بر پایه کشف و شهود های شخصی بنیان گذار؛ استاد محمدعلی طاهری شکل گرفته است.

⇐ سلسله ‌مراتب و رهبری:

اسماعیلیه: دارای رهبری روحانی سلسله ‌مراتبی و ساختار امام‌ محور است که تا امروز ادامه دارد و امامیت در آن به نوادگان یا بستگان امام قبلی یا فرد منتسب توسط اما پیشین منتقل می‌شود٫ همچنین ساختار تشکیلاتی آن ها دارای مراتب دیگری چون حجت٬داعی و مأذون می باشد. 

عرفان کیهانی حلقه: فاقد مقام روحانی دائمی و ساختار سلسله‌ مراتبی است. استاد محمدعلی طاهری بنیان‌گذار مکتب، به طور مکرر در وبینار های زنده با مربیان و انجمن های مختلف و جلسات آموزشی یاد آور شده اند که این مکتب متعلق به تمام معرفت ‌پژوهان بوده و هر یک از آن ‌ها (با رعایت شرط امانت داری) می توانند ادامه دهنده ی مسیر این مکتب باشند. 

 ⇐اعتقادات و تعالیم:

اسماعیلیه:بر تفاسیر خاص از قرآن و اصول دین تأکید دارد و نظام عقیدتی مشخصی را دنبال می ‌کند٬ آموزه‌ های اسماعیلیه با تأکید بر باطن ‌گرایی و تفسیر تأویلی متون دینی ارائه می‌شوند و اعضا مناسک دینی خاص و عبادات رسمی را دنبال می کنند.

عرفان کیهانی حلقه:  این مکتب، خدا‌محور است و با هدف شناخت و تقرب الهی، تنها بر تکیه به راهنمایی الهی (تسلیم) و ایمان کامل به خالق و عدالت او بنا شده است. در این نگرش، تمامی انسان‌ ها و عناصر هستی٬ جلوه‌ای از وجه‌الله (تصویر خدا) شمرده می‌شوند. با این حال، این مکتب هیچ‌گونه تعالیم دینی و آیینی ارائه نمی‌دهد؛ بلکه یک مکتب معنوی، شهودی و عملی است که بر پایه‌ی ادراکات شخصی از اتصال به شبکه‌ی شعور کیهانی و تجربه‌ی میدانی تأثیرات حلقه‌های شعور بنا شده است. بخشی از تمرکز آن، رمزگشایی و کشف لایه‌های معنایی متون دینی است؛ با هدف کمک به انسان برای درک عمیق ‌تر آموزه‌ های الهی و دستیابی به رشد معنوی.

⇐عضویت و پیروان:

اسماعیلیه: پیروان آن عمدتاً در جوامع خاص و با هویت مذهبی مشخص حضور دارند و پراکندگی جغرافیایی محدود دارند.

چانچه از نظر تئوریک، ورود به اسماعیلیه برای پیروان سایر مذاهب ممکن است، اما این فرآیند چندان رایج یا ساده نیست و شرایط خاص خود را دارد از جمله پذیرش قلبی مرجعیت امام اسماعیلی، بیعت رسمی، الزامات فرهنگی و اجتماعی و… 

خروج از اسماعیلیه (ترک بیعت با امام حاضر) مانند دیگر شاخه های شیعه٬ گناه بزرگی تلقی می شود. 

عرفان کیهانی حلقه: انسان‌ شمول و جهان ‌شمول است و برای همه انسان ‌ها، بدون توجه به نژاد، ملیت، دین و مذهب قابل دسترسی است.

۱.۲ مقایسه مکتب عرفان کیهانی حلقه با طریقت‌های درویشی:

دراویش: پیروان طریقت‌ های صوفیه هستند که به سیر و سلوک عرفانی و تزکیه‌ی نفس می‌پردازند. آن‌ها در خانقاه ‌ها گرد هم می‌آیند و تحت راهنمایی پیر یا مرشد، به ذکر، سماع و ریاضت مشغول می‌شوند. دراویش در ایران و کشورهای اسلامی (ایران٬ ترکیه٬پاکستان٫مغرب٬اندونزی٫هند و غیره) حضور دارند که بیشتر آنها اهل سنت و شمار اندکی شیعه می باشند و به طریقت ‌های مختلفی مانند نعمت‌اللهی (خصوصاً گنابادی)، قادریه، مولویه٬ چشتیه٬تیجانیه٬یسویه٬سهروردیه٬رفاعیه٬کبرویه٬ذهبیه٬نوربخشیه و بریلویه تقسیم شده اند.

⇐منشأ و ساختار:

دراویش: ریشه ی آنها در تصوف اسلامی است و بر سلوک عرفانی بر پایه‌ی آموزه ‌های شریعت و سنت اسلامی تاکید دارند.

عرفان کیهانی حلقه:  از ادیان و مذهب مستقل است و منشأ آن تجربهی شهودی بنیان گذار است نه سنت های دینی. 

⇐ سلسله ‌مراتب و رهبری:

دراویش: دارای مرشد، پیر، خلیفه و قطب هستند که در چارچوبی سلسله‌ مراتبی، مریدان را هدایت معنوی می‌کنند. رسیدن به مقام مرشد مستلزم طی مراحل سلوک، سال ‌ها تمرین و تأیید از سوی پیر پیشین است.

عرفان کیهانی حلقه: فاقد مراتب معنوی و مقامات روحانی دائم است. استاد طاهری نیز بنابه مستندات موجود از گردهمایی ها٬ وبینار و کلاس های درسی معرف٬بنیان گذار و امانت دار آموزه ها می باشد.

⇐ اعتقادات و تعالیم:

دراویش: براساس تعالیم اسلامی و شریعت، عمل می کنند و به آداب و مناسک دینی پایبند هستند و  تعالیم آن ‌ها مبتنی بر متون دینی است٬ از ذکر، سماع و ریاضت برای تزکیه نفس و تقرب به خداوند استفاده می‌کنند.

عرفان کیهانی حلقه: باور دارد که بدون نیاز به شریعت٬مناسک دینی و تحمل سختی جسمانی، با اتصال به شبکه شعور کیهانی می توان به خودشناسی٬ خداشناسی٬ هستی شناسی٬ صلح و درمان  رسید٬ همچنین  این مکتب به توضیحات تکمیلی در مورد شریعت، مناسک و معنای پشت پرده ی آنها می پردازد تا نشان دهد که حفظ ظاهر و پایبندی صرف به شریعت٬ عامل رشد و آگاهی نیست٬ بلکه درک حقیقت پشت  این مناسک٬ عامل رشد و آگاهی انسان میشود.

⇐ عضویت و پیروان:

•دراویش: معمولاً در قالب طریقت ‌ها و جوامع بسته فعالیت می‌کنند و عضویت آن ‌ها رسمی و آیینی است.

•عرفان کیهانی حلقه: آزاد٬ غیر آیینی و تشکلی آموزشی است؛  که در آن افراد بدون وابستگی یا مراسم خاص می توانند به آن بپیوندد یا از آن خارج شوند.

۱.۳مقایسه  عرفان کیهانی حلقه با فرقه ی فراماسونری:

فراماسونری یکی از مشهور ترین نمونه ‌های فرقه‌ های فلسفی است. این سازمان دارای ساختاری نمادین و آیینی است که اعضای آن از طریق درجات مختلف عضویت، آموزش‌ های خاصی در زمینه ‌ی اصول دینی٬اخلاقی و نمادین٬ علوم غریبه ، قوانین‌٬ فلسفه  دریافت می‌کنند. 

⇐ عدم وجود سلسله‌ مراتب و درجات عضویت:

• فراماسونری: اعضا باید مراحل و درجات خاصی را طی کنند و پیشکسوتان از امتیازات ویژه‌ای برخوردارند.

• عرفان کیهانی حلقه: هیچ سلسله‌ مراتب، پیشکسوت یا پسکسوتی وجود ندارد. همه‌ی معرفت ‌پژوهان در یک سطح برابر قرار دارند و هر معرفت پژوه به میزان درک خود از آموزه های تئوریک و دریافت های شهودی  ٬ سطح متفاوتی از آموزه ها را در عمل منعکس می کند.

 عدم انحصار اطلاعات و دانش مخفی:

• فراماسونری: دارای آموزه‌های مخفی است که فقط به اعضای خاص در سطوح بالا فاش می‌شود.

• عرفان کیهانی حلقه:: تمامی آموزش ‌ها به‌ صورت عمومی از طرق مختلف منتشر شده و برای همگان در دسترس است.

⇐  عدم وجود شبکه‌ های قدرت و نفوذ اجتماعی:

• فراماسونری: دارای شبکه ‌های قوی اقتصادی، سیاسی و اجتماعی است که اعضای آن از این ارتباطات بهره می‌برند.در واقع این فرقه بر این مبنا تشکیل یافته و اغلب اعضا باید از جایگاه اجتماعی٬ شغلی و یا اقتصادی خاصی برخوردار باشند.

• عرفان کیهانی حلقه: هیچ وابستگی به قدرت ‌های سیاسی یا اقتصادی ندارد و صرفاً بر  آگاهی فردی و جمعی، رشد معنوی و معرفتی تمرکز دارد.

⇐  آزادی کامل در ورود و خروج:

•فراماسونری: ورود آزاد وجود ندارد و عضویت بسیار گزینشی و طبقه‌بندی شده است همچنین  تعهدنامه ‌هایی وجود دارد که خروج را سخت و گاه غیر ممکن می‌کند٬ افراد تحت شرایط خاص می توانند بازنشسته و یا شامل مرخصی شوند نه ترک اختیاری.

• در عرفان حلقه:  هیچ نوع گزینش شخصیتی یا محدودیت قبولی وجود ندارد و افراد آزادانه ٬بدون هیچ محدودیتی می‌توانند وارد یا خارج شوند؛ بدون تعهدات یا پیامد منفی.

⇐عدم وجود مناسک و سمبولیسم بسته و اجباری:

• فراماسونری:‌ اعضا ملزم به شرکت در آیین ‌ها، مراسم، جلسات منظم (هفتگی یا ماهانه) و رعایت سنت‌ های نمادین خاصی هستند. آموزه‌ های فراماسونری به ‌شدت مبتنی بر سمبولیسم، رمزها و مناسک آیینی است.

• عرفان کیهانی حلقه: هیچ آیین، مراسم اجباری، یا نمادگرایی رسمی وجود ندارد. آموزه‌ها ساده، شفاف و بر پایه‌ی تجربه‌ی شخصی، اتصال به شبکه ی شعور کیهانی و خودشناسی آزادانه است.

⇐ عدم استفاده از آموزه‌ ها برای قدرت و نفوذ اجتماعی:

•فراماسونری: اعضا از آموزه ‌ها و شبکه‌ های ارتباطی برای کسب قدرت اقتصادی، سیاسی و اجتماعی بهره می‌برند و نظام به ‌شدت مبتنی بر نفوذ ذهنی و لابیگری در ساختار های قدرت است.

•عرفان کیهانی حلقه: هدف تنها رشد معنوی، خدا شناسی و خدمت به بشر است. آموزه‌ ها هیچ‌گاه برای کسب قدرت، نفوذ یا منافع ماتریالیستی به کار گرفته نمی ‌شوند.

از فرقه‌های ایدئولوژیک-سیاسی: سازمان مجاهدین خلق

سازمان مجاهدین خلق ایران (MEK) یکی از نمونه‌های برجسته فرقه ‌های ایدئولوژیک-سیاسی است که در دهه ۱۳۴۰ شمسی تأسیس شد. این سازمان در ابتدا با اهداف ضد سلطنتی و انقلابی شکل گرفت، اما در گذر زمان، به ساختاری بسته با رهبری کاریزماتیک، انضباط شدید، کنترل روانی و ممنوعیت خروج اعضا تبدیل شد. برخی تحلیلگران (از جمله؛ گزارش ‌های پارلمان اروپا و مطالعات دانشگاهی در حوزه‌ی فرقه‌شناسی) این سازمان را در زمره‌ی فرقه ‌های روان ‌شناختی نیز قرار داده‌اند، چرا که:

ازدواج تنها درون‌سازمانی مجاز است و  روابط عاطفی خارج از تایید ممنوع است. علاو ه‌بر این، محل زندگی اعضا نیز تحت کنترل سازمان قرار دارد؛ چنان‌که افراد باید در اردوگاه‌های خاصی مانند «اردوگاه اشرف» ساکن شوند.

مستندات متعددی نشان می‌دهند که برخی از اعضای جداشده از سازمان، به ‌ویژه در دوران حکومت پهلوی، توسط دیگر اعضا٫ که گاه از اعضای درجه ‌یک خانواده بودند٬ به قتل رسیده‌اند. همچنین گزارش ‌هایی وجود دارد که افراد جداشده به دلیل تهدید جانی یا فشارهای شدید روانی، ناچار به فرار از سازمان شده ‌اند.

⇐رهبری سازمان به ‌عنوان منبع حقیقت مطلق تلقی می‌شود و اعضا ملزم به اطاعت بی ‌چون ‌و چرا از او هستند.

با این حال، همچون دیگر فرقه ‌های ایدئولوژیک، مجاهدین خلق در تبلیغات خود تلاش کرده ‌اند؛‌ تا از خود چهره ‌ای به‌ عنوان یک گروه سیاسی اپوزیسیون مشروع ارائه دهند؛ امری که بررسی‌ های تطبیقی آن‌ ها با تعاریف علمی فرقه را ضروری می‌سازد.

در حالی ‌که مکتب عرفان کیهانی حلقه به ‌صورت کیفی به تمامی ابعاد هستی و زندگی انسان٬ از کیهان‌ شناسی، سلامت جسم و روان، فلسفه و عرفان گرفته تا مفاهیمی مانند دین، روان‌شناسی و حتی ساختار های اجتماعی و سیاسی می‌پردازد و در این میان بر کشف حقیقت و معنا از فرای ظاهر پدیده ‌ها تأکید دارد، اما ذاتاً یک سازمان سیاسی یا ایدئولوژیک نیست و هرگز در چار چوب مبارزات حزبی یا قدرت ‌طلبانه تعریف نمی‌شود. این نخستین تفاوت بنیادین آن با سازمان‌ هایی مانند مجاهدین خلق است که تمام ساختارشان مبتنی بر ایدئولوژی سیاسی بسته و تقابل با نظم موجود است.

از سوی دیگر، در حالی‌ که مجاهدین خلق ساختارهای سخت ‌گیرانه، رهبری کاریزماتیک، اجبار در روابط شخصی و کنترل فکری را به اعضای خود تحمیل می‌کنند، مکتب عرفان کیهانی حلقه بر آزادی اندیشه، خودشناسی، ارتقای آگاهی، خودشناسی و بازگشت انسان به جایگاه الهی خود در هستی تاکید دارد.

 ۲. تعریف فرقه از دیدگاه روان ‌شناسی:

در روان ‌شناسی، فرقه ‌ها به ‌عنوان گروه‌ هایی شناخته می‌شوند که از شست و شوی ذهنی تکنیک ‌های کنترل  روانی برای جذب٬ حفظ اعضا و جلوگیری از خروج آن‌ ها استفاده می‌کنند. این گروه ‌ها معمولاً بر تغییر رفتار، هویت و ذهنیت فرد تمرکز دارند و اعضای آن‌ ها اغلب دچار وابستگی شدید روانی به رهبر یا گروه می‌شوند. این فرقه ها بدون وجود کاراکتر رهبر قادر به ادامه ی حیات نیستنند٬ این تشکلات٬ رهبر محور بوده و اصل تغییر ناپذیرشان اصل بقا و اولویت رهبر است.

•ویژگی‌های اصلی فرقه‌ها از منظر روان‌ شناسی:

•کنترل ذهن و شستشوی مغزی: استفاده از روش ‌هایی مانند القائات مکرر، محرومیت از خواب، محدود سازی اطلاعات، جلسات فشرده و فشار روانی برای تغییر نگرش‌ ها و تفکر اعضا.

• ایجاد هویت جدید: تشویق اعضا به ترک خانواده، جامعه و هویت قبلی خود، و تعریف یک «هویت» جدید بر مبنای آموزه‌ های فرقه.

• ترس و تهدید به جدایی: ترک گروه اغلب به ‌عنوان خیانت یا گناه معرفی می‌شود و احساس گناه، ترس از مجازات یا انزوای روانی در اعضا تقویت می‌شود.

رهبری کاریزماتیک و اقتدار گرا: رهبر فرقه معمولاً خود را برتر از دیگران می داند و خود را  به ‌عنوان منبع حقیقت مطلق معرفی میکند و در نتیجه ی شست شوهای مکرر ذهنی٬  اعضا نسبت به او وابستگی شدید عاطفی٬ فکری و در برخی موارد مالی و جنسی پیدا می‌کنند.

پیش از ورود به مقایسه‌ی موردی، لازم است به یک تفاوت بنیادین میان مکتب عرفان کیهانی حلقه و فرقه‌ های روان‌ شناختی اشاره شود. در این مکتب، محوریت با شخص بنیان ‌گذار نیست؛ بلکه تمرکز اصلی بر آگاهی‌ بخشی٬ حفظ و صیانت از آموزه‌ ها برای رشد معنوی آیندگان  است. آنچه اعضای عرفان کیهانی حلقه را به یکدیگر پیوند می‌دهد، نه اقتدار رهبری، بلکه باور مشترک به اهداف صلح‌ جویانه و خدمت به نوع بشر در ابعاد مختلف است.

نمونه‌ هایی از فرقه ‌های شناخته ‌شده با ویژگی ‌های روان ‌شناختی:

فرقه‌ی آوم شینریکیو (Aum Shinrikyo) در ژاپن: تحت عنوان گروه معنوی و با  استفاده از تکنیک ‌های ذهنی شدید و یوگا اعضا را به اقدامات تروریستی وادار کرد٬ این گروه بعد از اعدام رهبر اول خود به دو زیر گروه آلف و هیکاری تغییر یافت و همچنان در ژاپن فعالیت دارد.

فرقه‌ی ساینتولوژی (Scientology): القای وابستگی روانی و اقتصادی، استفاده از ابزار های شبه ‌روان‌ شناختی برای کنترل اعضا و تهدید مخالفان.

۲.۱ مقایسه مکتب عرفان کیهانی حلقه با فرقه ‌ی آوم شینریکیو:

⇐ کنترل ذهن و آزادی روانی:

آوم شینریکیو: از تکنیک ‌های شدید کنترل ذهنی مانند محرومیت از خواب، تلقین ‌های مکرر و فشار روانی برای وادار کردن پیروان به اطاعت مطلق استفاده می‌کرد.

عرفان  کیهانی حلقه: هیچ ‌گونه تکنیک روانی، فشار ذهنی یا القای اجباری ندارد. افراد با اختیار و تجربه شخصی، آموزه‌ ها را می ‌سنجند و آزادانه در انتخاب ادامه یا ترک مسیر هستند٬ دیگر تمایز بارز عرفان کیهانی حلقه در تاکید آن به عدم استفاده از هرگونه تکنیک و قرار گرفتن در شرایط شاهد برای دریافت ادراکات٬ درمان و دیگر نتایج میدان های شعوری (حلقه) از طریق شبکه ی شعور کیهانی می باشد.

⇐ نگرش به خشونت و اقدامات اجتماعی:

آوم شینریکیو: اعضا را به اقدامات تروریستی مانند حمله با گاز سارین در متروی توکیو تشویق کرد و ایدئولوژی نابودی دشمنان را تبلیغ می ‌نمود.

عرفان  کیهانی حلقه: آموزه‌ های آن بر صلح در سطوح مختلف، دفاع از حق و ظلم ستیزی٬ کمک به دیگران، تعامل سازنده با جهان و حتی فعالیت ‌هایی مانند پاکسازی طبیعت (زباله‌ زدایی و...)٬ درمان رایگان متمرکز است.

⇐ سبک زندگی و فشار فیزیکی:

آوم شینریکیو: اعضا را به روزه‌ داری سخت، محرومیت از خواب و سبک زندگی محدود کننده و منزوی ملزم می‌کرد.

عرفان  کیهانی حلقه: هیچ نوع سبک زندگی خاص یا اجبار در پوشش، رژیم، یا ریاضت ندارد. تنها هدف آن؛ رشد٬ آگاهی و شناخت قوانین هستی است، نه تحمیل رفتار ظاهری. یکی از اهداف این مکتب گذر از ظاهر به باطن می باشد و پایبندی به مسایل ظاهری را ناکارامد میشمارد.

۲.۲ مقایسه مکتب عرفان کیهانی حلقه با فرقه‌ی ساینتولوژی (Scientology):

⇐ وابستگی مالی و دسترسی به آموزه‌ ها:

ساینتولوژی: برای دسترسی به آموزش ‌های بالاتر، اعضا باید مبالغ هنگفتی پرداخت کنند. پیشرفت در این مکتب مستلزم پرداخت مداوم و چشم‌گیر است.

عرفان کیهانی حلقه: کتب٬وبینار ها و ژورنال های علمی و آموزه های نظام قدیم به‌صورت رایگان در اختیاران علاقه مندان قرار می گیرد٬ نه تنها هیچ‌گونه الزام مالی یا فروش آموزه‌ ها در سطوح مختلف وجود ندارد بلکه آموزه ها با هزینه‌ های جزئی ارائه می‌شوند که به قطع (در مقایسه با هزینه و گستردگی عملیات)  شهریه ی ثبت نام صرف پوشاندن بخشی از هزینه های عملیاتی می باشد٬ نه منفعت مالی. همچنین هیچ تصاعد شهریه ای برای سطوح و دوره های بالاتر وجود ندارد.

⇐ آزادی در ورود و خروج:

ساینتولوژی: خروج از گروه با فشار، تهدید و آزار روانی و پیگرد همراه است. بسیاری از اعضای جدا شده از پیگیری و تحقیر شکایت کرده ‌اند.

عرفان حلقه: عضویت و خروج کاملاً آزاد است. افراد در هر مرحله می ‌توانند بدون هیچ پیامد یا تهدیدی، مکتب را ترک کنند، درست مانند هر مرکز آموزشی دیگر٬ چنانچه مواردی چون رعایت حقوق کپی رایت و ...  از موارد اساس نامه ای ثبت نام می باشد.

⇐ تبلیغات و جذب افراد:

ساینتولوژی: ساختار تبلیغاتی گسترده دارد و با وعده ‌های درمان بیماری های روان تنی و خودشناسی، افراد را جذب می‌کند.

عرفان حلقه: هیچ تبلیغاتی ندارد. بیشتر پیوستگان از طریق تجربه‌ی شخصی، آشنایان یا شنیدن نتایج درمان ‌ها و تأثیرات مثبت در زندگی اطرفیان خود جذب شده ‌اند، به‌ویژه:

• بیمارانی که در طب رایج نتیجه‌ای نگرفتند و با فرادرمانی آشنا شدند.

• افرادی که از طریق اطرافیان و ارتقا بینش و زندگی آنان، با مسیر خودشناسی در این مکتب آشنا شده‌اند.

شایان ذکر است که استفاده از حلقه ی رحمانیت الهی فرادرمانی برای درمان بیماری خاص٬ دریافت کننده ی درمان ملزوم به شرکت در دوره های آموزشی نست و برای اطمینان از تحقیق و جدیت افراد برای پیوستن به مجموعه ی عرفان کیهانی حلقه٬ در زمان اجرای دوره های نظام قدیم (دهه ی ۸۰)‌ افراد ملزم به معرفی٬ معرف و دلیل اشتیاق به پیوستن به دوره های آموزشی بودند. 

۳.تعریف فرقه از دیدگاه تاریخی:

در طول تاریخ، مفهوم «فرقه» به گروه‌هایی اطلاق می‌شد که از جریان‌ های دینی رسمی منشعب شده و تفسیر های جدید یا متفاوتی از باور های رایج ارائه می‌دادند. برخلاف تعریف مدرن جامعه ‌شناختی، در دیدگاه تاریخی تمرکز اصلی بر انشعاب دینی بود، نه صرفاً بر ساختار های اجتماعی یا کنترل ذهنی. برخی از این فرقه ‌ها به رسمیت شناخته شده‌اند، در حالی که برخی دیگر سرکوب شده‌اند.

ویژگی‌های اصلی فرقه‌های تاریخی عبارت بودند از:

• منشعب شدن از ادیان بزرگ (مانند یهودیت، مسیحیت، یا اسلام).

• ارائه‌ی تفاسیر متفاوت یا تکمیل‌کننده نسبت به اصول دین اصلی.

نمونه‌های تاریخی:

۱. گنوسی‌ها (Gnosticism):

گنوسیسم یک جنبش عرفانی-دینی در قرون ۲ تا ۴ میلادی بود که تعالیمی مبتنی بر معرفت درونی (گنوسیس) را به‌عنوان راه نجات انسان مطرح می‌کرد. گنوسی‌ها برداشت متفاوتی از مسیحیت ارائه کردند و اغلب توسط کلیسای رسمی  طرد و سرکوب شدند. به مرور، گنوسیسم در ساختار رسمی کلیسا جایگاهی پیدا نکرد و از صحنه‌ی اصلی حذف شد.

۲. آریانی‌ها (Arianism):

آریانیسم یک مکتب مسیحی در قرن ۴ میلادی بود که آموزه‌هایی متفاوت درباره‌ی ماهیت الوهیت مسیح ارائه می‌داد. این جریان توسط شورای نیقیه (۳۲۵ میلادی) بدعت شناخته شد و رهبران آن تبعید شدند. اگرچه مدتی در بخش‌هایی از اروپا نفوذ داشت، اما نهایتاً سرکوب شد و از جریان اصلی مسیحیت حذف گردید.

بنابراین واضح است که مکتب عرفان کیهانی حلقه هیچ شباهتی به فرقه ‌های تاریخی ندارد؛

۱.این مکتب از یک دین رسمی منشعب نشده.

۲. اصول یا فروع دین را تغییر نداده است. 

۳. تفسیر جدیدی از ادیان به ‌عنوان دین مستقل ارائه نکرده است.

بلکه٬ عرفان حلقه یک مکتب معنوی شهودی مستقل است که بر اتصال به شعور کیهانی، خداشناسی عملی٫ خودشناسی و شناخت هستی تأکید دارد که در آموزه هایش به رمزگشایی از استعاره ها و حکایات انبیای مختلف می پردازد تا بتواند به درک عمیق تر کتب دینب کمک کند٬ همچنین خود را در  تقسیم ‌بندی ‌های دینی نمی‌داند. بنابراین، از منظر تاریخی نیز نمی‌توان آن را یک فرقه تلقی کرد.

جمع بندی تفاوت ‌های بنیادین مکتب عرفان کیهانی حلقه با تعریف‌های رایج از فرقه‌ ها:

مکتب عرفان کیهانی حلقه در بسیاری از ویژگی ‌های بنیادین با تعریف‌های رایج و کلاسیک از «فرقه» تفاوت دارد. این تفاوت‌ها شامل موارد زیر می‌شود:

ساختار باز و عدم انحصار:

عرفان حلقه ساختار بسته و انحصاری ندارد. هر فردی آزاد است که آموزه‌ های این مکتب را تجربه کند یا بدون هیچ الزام و محدودیتی آن را ترک کند. بنیان گذار این مکتب تاکید دارد تا افراد ابتدا اتصال را تجربه کنند و پس از آشنایی اولیه، اگر فرد تشخیص دهد که آموزه ‌های این مکتب برای او مفید هستند، می‌تواند وارد مجموعه و دوره ‌های آموزشی شود.

تعامل با جامعه و تشویق به خدمت:

برخلاف فرقه‌ ها که اغلب اعضای خود را به انزوا و جدایی از اجتماع سوق می‌دهند، در عرفان حلقه، حضور فعال در جامعه و جنبه های مختلف زندگی اجتماعی٬ کمک به هم ‌نوع، حفظ و احیای محیط زیست و انجام رسالت انسانی در مسیر وحدت و صلح به ‌شدت تشویق می‌شود.

عدم وجود کنترل ذهن و روان:

در این مکتب هیچ‌ گونه تکنیک کنترل ذهنی یا شستشوی مغزی اعمال نمی‌شود. افراد با اختیار کامل و تجربه‌ی شخصی خود از اتصال به میدان های شعوری مسیر معرفت و کمال خود را طی می‌کنند.

فاقد سلسله مراتب معنوی:

عرفان حلقه هیچ مقام دینی یا روحانی دائمی ندارد. بنیان‌گذار این مکتب، استاد محمدعلی طاهری، بارها تأکید کرده‌اند که آموزه‌ها به همه‌ی معرفت ‌پژوهان تعلق دارد و هیچ  مقام معنوی یا مراتب سمتی خاصی تعریف نشده است.

آموزش بدون اهداف مالی:

منابع اصلی این مکتب شامل کتاب ‌ها، مستندات و وبینار ها به‌طور عمده رایگان یا با حداقل هزینه‌ی اجرایی در دسترس عموم قرار دارد و فعالیت‌های مالی گسترده یا اجبار مالی برای پیشرفت وجود ندارد.

عدم ایجاد هویت جدید و وابستگی گروهی:

در عرفان حلقه، افراد هویت فردی خود را حفظ می‌کنند و نیازی به قطع ارتباط با خانواده یا جامعه ندارند. برعکس، اتصال و همدلی فرد با خانواده، جامعه و هستی مورد تأکید قرار می‌گیرد.

فاقد تبلیغات و جذب اجباری:

برخلاف بسیاری از فرقه ‌ها که تبلیغات گسترده برای جذب افراد دارند، در عرفان حلقه هیچ نوع تبلیغات سازمان ‌یافته‌ای وجود ندارد و بیشتر معرفت ‌پژوهان از طریق تجربه ‌های شخصی یا معرفی آشنایان با این مکتب آشنا شده ‌اند.

•محوریت:

در مکتب عرفان کیهانی حلقه، محوریت٬ بنیان گذار آن نیست بلکه مهمترین بخش آن؛ اگاهی نسل آینده و  صیانت آموزه ها برای آیندگان می باشد٬ هدف این مکتب قدرت طلبی و تکیه بر صندلی قدرت نیست و از هدف والای آن صلح جهانی، نجات بشریت و محیط زیست٬ اشاعه ی معرفت و خودشناسی٬ درک آزادی و انسانیت است. آنچه اعضای مکتب عرفان کیهانی حلقه را به هم پیوند می دهد اهداف صلح جویانه در راستای خدمت به نوع بشر  در تمامی جوانب ممکن است نه اقتدار رهبری.

•تعامل با علم، نه تقابل با آن

• در مکتب عرفان کیهانی حلقه، آموزه‌ها نه تنها در تقابل با علم رایج قرار نمی‌گیرند، بلکه تلاش می‌شود با انجام آزمایش ‌های علمی، تأثیر میدان‌های شعوری و اصول معرفتی این مکتب به زبان علم توضیح داده شود.

• برخلاف فرقه ‌هایی که خود را دارای دانش انحصاری دانسته یا از جامعه علمی جدا می‌کنند، عرفان حلقه به دنبال تعامل مثبت با جهان علمی و ارائه‌ی دیدگاهی نو برای بررسی ساختارهای بیرونی و درونی انسان است.

• این مکتب سعی دارد به پرسش‌های بنیادین بشر از منظری جدید پاسخ دهد:

• از کجا آمده‌ام؟

• چرا آمده‌ام؟

• به کجا می‌روم؟

• در عرفان حلقه، این پرسش‌ها از دریچه‌ی شعور به‌عنوان “عنصر سازنده‌ی هستی” بررسی می‌شوند، نه از طریق تفسیر محدود یا القای اعتقادات بسته.

ریشه یابی پیدایش کلمه ی فرقه در ارتباط با مکتب عرفان کیهانی حلقه:

موفقیت گسترده‌ی عرفان کیهانی حلقه در دهه‌ی ۱۳۸۰ و استقبال پرشور مردم، باعث شد که حکومت جمهوری اسلامی ایران این مکتب را تهدیدی برای وضعیت موجود تلقی کند.

با توجه به اینکه که جمهوری اسلامی ایران یک حکومت تک‌حزبی است، ظهور هر مکتب فکری مستقلی که همصدا و مبلغ مستقیم ایدئولوژی رسمی حکومت نباشد، ذاتاً تهدیدآمیز تلقی می‌شود. در چنین ساختاری، هر جریان فکری که چارچوب ‌های رسمی را به چالش بکشد یا تنها مسیر تازه ‌ای برای اندیشه و خودشناسی ارائه دهد، نمی‌تواند به سادگی مورد تقبل دستگاه های متفاوت حکومتی  قرار گیرد و معمولاً با سرکوب یا تخریب مواجه می‌شود.

در واکنش به گسترش عرفان کیهانی حلقه، استاد محمدعلی طاهری با اتهامات بسیاری همچون «فساد فی‌الارض» دستگیر شد تا فعالیت ‌های این مکتب متوقف شود. با این حال، علی ‌رغم حبس بنیان‌ گذار ٬ تهدید به اعدام٬  فشارهای امنیتی شدید و حتی دستگیری اعضا و مربیان، دوره ‌های آموزشی٬ درمان ها و فعالیت ‌های این مکتب همچنان ادامه پیدا کرد.

با گذشت بیش از ۸ سال در زندان به همراه صحنه سازی های اعدام برای ایجاد رعب و وحشت٬ حبس غیر قانونی در سلول انفرادی٬ چندین اعتصاب غذایی و پیگیری نهادهای بین‌المللی مانند سازمان عفو بین‌الملل و کمیسیون آزادی ادیان بین‌المللی آمریکا، در نهایت استاد محمدعلی طاهری توسط دادگاه دیوان عالی کشور از  زندان آزاد شد٬ اما مستندات رسمی دفاعیات استاد  محمدعلی طاهری و مدارک وکلا در مجموعه کتب  چهار جلدی «دفاعیات من »در جلد اول دفاعیات (جلد اول و دوم ) به روشنی نشان می‌دهد که:

• تمام فعالیت‌ های عرفان حلقه در دهه ۸۰  تحت عنوان مؤسسه‌ی فرهنگی هنری حلقه به صورت قانونی ثبت شده و مجوز فعالیت رسمی خود را کسب کرده بود.

•کتب و مجلات استاد محمد علی طاهری از جمله بینش انسان٬ چند مقاله و... همگی با مجوز وزارت ارشاد به چاپ رسیده بودند. 

• هیچ کلاس یا دوره‌ای بدون مجوز یا به صورت مخفی برگزار نمی‌شد.

• برخی فعالیت‌ های درمانی تحت نظارت و همکاری  نهاد های دانشگاهی، پزشکی و امنیتی کشور انجام می ‌شد. از جمله همکاری با بیمارستان 

• هیچ فعالیت مخفیانه، اقدام سیاسی یا حرکت براندازانه‌ای صورت نگرفته بود.

• اتهاماتی مطرح شده؛ از جمله فساد فی‌الارض، براندازی نرم، فعالیت ‌های فرقه‌ای، و غیره، بدون ارائه‌ی سند یا مدرک معتبر مطرح شده بود.

• هیچ مدرک اثباتی برای این اتهامات در جریان دادرسی توسط بازجویان ارائه نشد.

• همچنین تلاش مأموران برای اخذ اعتراف از استاد طاهری، به دلیل نبود مستندات واقعی، ناکام ماند.

این موارد  به وضوح نشان می‌دهد که روند پرونده نه بر مبنای عدالت قضایی، بلکه بر مبنای یک پروژه‌ی سیاسی و تبلیغاتی برای تخریب عرفان کیهانی حلقه بنا شده بود.

پس از آزادی استاد طاهری، بنا به دلایل امنیتی و تهدید دستگاه حکومتی مبنا ترور ایشان به کانادا مهاجرت کرد. با ورود به کانادا مکتب عرفان کیهانی حلقه  فعالیت‌ های اموزشی و پژوهشی خود را از طریق “آکادمی رسمی طاهری” ادامه داد و امروز نیز موسسات و مجموعه های دیگری وابسته به مرکزیت در حال ارایه خدمات مختلف می باشند٬ از جمله: موسسه تحقیقاتی کازمواینتل٬ سازمان صلح طاهری٬ مات کوپتر (MATcopter) و غیره.

با توجه به پیشرفت چشم گیر مکتب عرفان کیهانی حلقه  و محبوبیت آن در میان ایرانیان داخل و خارج کشور و  ناتوانی جمهوری اسلامی ایران  در سرکوب مستقیم، نظام به یک جنگ روانی و تبلیغاتی سازمان ‌یافته روی آورد:

• راه‌اندازی «اتاق فکر» ‌های حکومتی با حضور چهره ‌های علمی، مذهبی، امنیتی و رسانه‌ ای.

• تولید محتوا در رسانه ‌های رسمی و فضای مجازی برای برچسب ‌زنی عرفان حلقه به‌عنوان «فرقه».

• استفاده از عناصر نفوذی در شبکه ‌های اجتماعی، محافل دانشگاهی و حتی میان برخی نخبگان برای تخریب اعتبار این مکتب.

• تلاش گسترده برای ایجاد رعب و وحشت در مردم با ارائه تصویری نادرست و تحریف‌شده از ماهیت عرفان حلقه. 

در بررسی‌ های صورت‌گرفته پیرامون اتهامات وارده به مکتب عرفان کیهانی حلقه از دهه‌ی ۱۳۸۰ تاکنون، نکته‌ای مهم و کمتر گفته‌شده آن است که بسیاری از افرادی که در ظاهر نقش «منتقد علمی»، «تحلیلگر مذهبی» یا «روشنفکر اجتماعی» را بر عهده دارند، در عمل همان کارکرد بازجویان امنیتی را ایفا می‌کنند. این افراد، نه بر مبنای سند و استدلال، بلکه  در چارچوب گفتمان امنیتی نظام سخن می‌گویند؛ گفتمانی که هدف آن نه نقد آزاد و علمی، بلکه سرکوب و حذف جریان‌های مستقل فکری است. عملکرد این چهره‌ها، درواقع ادامه‌ی همان پروژه‌ی بازجویی بدون مدرک است که در اتاق‌های امنیتی آغاز شد و اکنون در رسانه‌ها، مناظره‌ها و حتی محیط‌های دانشگاهی تداوم یافته است.

 

 

 

 

 

 

Share this post:

No reviews available for this report.

Review Form