Doshmananehmarefat

آرامش در ظاهر آرام و در باطن نا آرام

کیارش آرامش و مخالفت بی پایان و بی اساس او از طب های مکمل به خصوص طب سنتی ایران:

کیارش آرامش علاوه بر مقاومت علیه طب سنتی ایرانی و تحریف در تاریخچه ی آن سعی بر مقابله با کلیت موضوع طب مکمل٬‌ سرکوب هر گونه زیر مجموعه طب مکمل٬ تحریف بیانیه های سازمان بهداشت جهانی و ادعای منسوخ شدن طب سنتی را دارد:

۱.تحریف در تاریخچه ی طب سنتی:

وی در همایشی در دانشگاه کینگز کالج لندن، طب سنتی ایرانی را در اصل یونانی معرفی می کند(۲)این در حالی است که بر اساس تحقیقات گسترده ما از منابع مختلف؛ طب سنتی منشأ ایرانی داشته و پیدایش آن به چند هزار سال پیش، به دوره ی زرتشت باز می‌گردد(۳) و همچنین کلمه ی "پزشک" از پارسی میانهٔ bizešk (bcšk) است. در اوستایی به صورت baēṣ‌aza ( 𐬠𐬀𐬉𐬴𐬀𐬰𐬀 ) آمده است که همگی به معنی «پزشک» هستند. این واژه در فارسی به صورت «بجشک»، «بچشک» و «بزشک» هم آمده است(۴). با ظهور ساسانیان، طب سنتی ایرانی به یک علم مدون تبدیل شد؛ در این دوره، کتاب‌های پزشکی مانند ”خدای‌نامه“ نوشته شدند که شامل مجموعه‌ای از دانش‌های پزشکی، گیاه‌شناسی و درمان‌های طبیعی بودند. همچنین، بیمارستان‌های بزرگی مانند بیمارستان ”جندی‌شاپور“ تأسیس شدند که به مرکز آموزش و پژوهش در زمینه پزشکی تبدیل شدند(۵و۶). پس از ورود اسلام به ایران و در پی جنگ های متعددی که رخ داد، بسیاری از کتابخانه ها و بیمارستان ها در ایران نابود شدند، طب سنتی ایرانی به واقع از بین رفت و در این حین جالینوس در یونان با دانشی که از طب سنتی ایران گرفته بود٬ به توسعه ی طب سنتی ادامه داد و اینگونه شد که دانش پزشکی به اشتباه به اسم یونان و روم نوشته شد؛ اما بعد از دو قرن سکوت (۷)پزشکان بزرگی مانند ابن‌سینا و رازی دراین دوره ظهور کردند که آثارشان هنوز هم در سراسر جهان مورد استفاده و مطالعه قرار می‌گیرد. کتاب “قانون در طب” ابن‌سینا یکی از مهم‌ترین و جامع‌ترین کتاب‌های پزشکی جهان است که تا قرن‌ها به عنوان مرجع اصلی در دانشگاه‌های اروپا و خاورمیانه استفاده می‌شد(۸).

۲.ارامش نه تنها بر پیشرفت طب های مکمل بلکه زبان خود نیزهیچ تسلطی ندارد:

شایان ذکر است کیارش آرامش به منظور سرکوب طب سنتی ایرانی، آن را در تمامی مقالات و مصاحبه های خود منسوخ اعلام می‌کند.اکنون سوال ما این است٬ منسوخ بودن طب سنتی را کدام مرجع رسمی ایرانی یا حتی جهانی اعلام کرده اند؟! او که در بازی با کلمات هنر بالایی دارد برای بی اعتبار کردن این طب از مثال های مضحکی و رکیکی استفاده می کند که خنده دارترین آن، مثال ادرار شتر(۹)است که در واقع این کلمه نام گیاه درمانی است و به شتر هیچ ربطی ندارد٬ برای حفظ ادب و احترام خوانندگان این گزارش از بازنویسی الفاظ بسیار سخیف وی خودداری می کنیم٬ اما مستندات نوشتاری ارامش را می توانید در پیوست مربوطه بیابید(۱۰)؛ به راستی چطور ممکن است٬ شخصیتی مطرح در مجامع بین المللی با مدرک اخلاق پزشکی از چنین الفاظی استفاده کند؟ آیا این نشانی از بی هویتی اوست؟

۳.تحریف و سوءاستفاده از بیانیه های سازمان بهداشت جهانی WHO)World Health Organization):

وی در کانال تلگرامی خود، اشاره ای بر بخش ها و بند هایی از مقالات سازمان بهداشت جهانی در زمینه ی طب های مکمل دارد که از آن به دو بخش زیر بسنده می‌کند(۱۱):

- ارامش با تأکید به جمله ی٬ "پیشبرد استفاده ی ایمن و اثربخش از طب سنتی با تنظیم مقررات ”از یکی از بیانیه های منتشر شده توسط سازمان بهداشت جهانی سعی دارد مخاطبین خود را متقاعد کند که استفاده از کلمه ی ""ایمن" تا حد زیادی آگاهی دهنده" و نشان دهنده ی آن است که سازمان بهداشت جهانی طب های مکمل را اساسا ایمن نمیداند در حالی که وی دیگر نکات مقالات سازمان بهداشت جهانی از طب مکمل را کاملا نادیده گرفته که بعید به نظر می رسد به دلیل عدم اطلاع باشد؛ در زیر به ۲ نکته ی حائز اهمیت اشاره می کنیم:

الف: یکی از دلایل راه اندازی بخش طب مکمل در سازمان بهداشت جهانی، امتناع مردم امروزی از مصرف داروهای شیمیایی و روی آوردن به داروهای طبیعی و درمان های جدید(۱۲).

ب: طب سنتی گاهی اوقات به عنوان مبحثی قبل از علوم جدید تلقی می شود که شیوه ها و درمان های آن باید با پزشکی مدرن، بهتر و کارآمدتر مبتنی بر علم جایگزین شود. با این حال، آنچه کمتر شناخته شده است، سهم آن در علم و پزشکی مدرن و سابقه طولانی محصولات و شیوه های سنتی است که به درمان های موثر برای شرایط سلامتی تبدیل شده است. طب مدرن بر آنچه طبیعت ارائه می دهد٬ استوار است و از سیستم های سنتی دانش در مورد چگونگی استفاده از این گیاهان دارویی، ریشه ها و پوست برای درمان بیماری ها در تمدن ها استفاده می کند به عنوان مثال آسپرین، آرتمیزینین و درمان سرطان دوران کودک٫ نشأت واکسن امروزی برای آبله از اصل روش باستانی واریولاسیون و… (۱۳)

-او در مقاله ی خود به طور آشکار می نویسد که سازمان های بین‌المللی در معرض اعمال نفوذ و به اصطلاح لابی گری قدرت های جهانی اند و سازمان بهداشت جهانی نیز از این قاعده مستثنی نیست و به نظر آرامش، کشورهایی مثل چین برای حفظ درآمدهای کلان درمان های سنتی خود، از طریق لابی گری و تامین مالی بعضی از تحقیقات سازمان بهداشت جهانی سعی بر تاثیر به جهت گیری آن ها به سمت طب مکمل دارد.

اکنون اگر آقای آرامش چنان صادق و روشنگر است که لابی گری در سازمان های بزرگی همچون سازمان ملل را زیر سوال برده و ابراز نگرانی می‌کند چرا همین موضع و روشنفکری را در مسائل تبلیغاتی خود همچون دفاعیات واکسن کویید ۱۹ و لابی گری های عظیم بین شرکت های داروسازی و دولت ها حفظ نمی‌کند؟!

۴.عامل التزام به تزریق واکسن کووید ۱۹ و چشم پوشی از لابی گری های مافیای دارو:

آرامش در شماری از مصاحبه های خود با شبکه های مختلف، از اهمیت واکسن کووید و آمار بالای مرگ و میر دوران کرونا در ایران را به نبود واکسن ربط می دهد(۱۴)درحالی که جوامع پزشکی درغرب و همچنین در ایران بعد از اجرایی کردن طرح واکسیناسیون، کارایی آن را زیر سوال می‌برند، از جمله دکتر حسام نوذری (۱۵)ومقاله ی منتشر شده توسط کمیته فرعی منتخب در مورد همه گیری ویروس کرونا از کمیته نظارت و پاسخگویی مجلس نمایندگان آمریکا(۱۶)که از فساد در سطح بالا در سیستم بهداشتی آمریکا می نویسد و در ادامه به نبودن هیچگونه پشتیبانی علمی از واکسن و به مضرات آن می پردازد. شایسته به ذکر است که این گزارش ۵۰۰ صفحه ای، به این نکته اشاره می‌کند که مقامات بهداشت عمومی مخصوصا در آمریکا در تلاش اند تا به طور هدفمند ایمنی طبیعی بدن در مقابل کویید ۱۹ را نادیده بگیرند. این پزشک اخلاق به جای رسیدگی به حوزه ی تخصصی خود و کد های اخلاقی از جمله٬ وضعیت رسیدگی به بیماران اورژانسی در ایران یا موضوعات جنجالی از فروش غیر قانونی ارگان و… به تبلیغ خویش در کانل های خبری نظر دادن به مسایلی نامربوط می پردازد.

۵.بازی با کلمات در تعاریف کیارش آرامش:

در راستای ضدیت آرامش با طب های مکمل، نظرات تخصصی درباره ی تمایز شبه علم از علم و متقاعد کردن مخاطبین؛ وی تلاش دارد با استفاده از تکنیک های ادبی، سیاه نمایی و جابه جایی تعاریف؛ انحرافات ظریفی به وجود آورد تا ذهن مخاطب را با خود همسو کند. برای درک بهتر از فعالیت او در این زمینه به تعاریف علم، شبه علم، طب کل نگر وهمچنین خرافات می‌پردازیم:

علم(science):
تلاشی نظام مند است که دانش را در قالب توضیحات و پیش‌بینی‌های قابل آزمایش دربارهٔ تمامیت جهان می‌سازد و سازمان می‌دهد. گاه ‌شمار جهان که توسط نظریه رایج مهبانگ استنباط می‌شود. نتیجه‌ای از علم و دانش به دست آمده توسط انسان است.علم به دنبال نتایج قابل اندازه‌گیری از طریق آزمایش و تجزیه و تحلیل است، فرآیندی که به عنوان روش علمی شناخته می‌شود. فرآیند کلی روش علمی شامل ساختن فرضیه‌ها، استخراج پیش‌بینی‌ها از آن‌ها (به عنوان پیامدهای منطقی) و سپس انجام آزمایش‌هایی بر اساس آن پیش‌بینی‌ها برای تعیین درستی یا نادرستی فرضیه اولیه است(۱۷).

شبه علم:
به گزاره‌ها یا نظریاتی گفته می‌شود که ادعا می‌کنند علمی هستند اما با روش‌های علمی آزمون‌پذیر نیستند یا فاقد شواهد علمی معتبر هستند. شبه علم معمولاً از زبان و چارچوب‌های علمی برای اعتبار بخشیدن به خود استفاده می‌کند اما استانداردهای علمی را رعایت نمی‌کند.مثال‌ها: طالع‌بینی، نظریه‌های توطئه(۱۸).

خرافات:
باورهایی هستند که ریشه در سنت‌ها، فرهنگ‌ها یا تجربیات شخصی دارند و معمولاً بر اساس عقلانیت یا شواهد علمی نیستند. خرافات به ‌طور عمده به اعتقاد به ارتباط‌های علّی غیرمنطقی میان رویدادها برمی‌گردد(۱۹).مثال‌ها: شکستن آینه بدشگونی می‌آورد، عبور گربه سیاه از خیابان باعث بدشانسی می‌شود.

نکته قابل توجه این است که طب های مکمل طبق تعاریف بالا، در چارچوب خرافات قرار نمی‌گیرند وآرامش باری دیگر با بازی کلمات واستفاده ی نا به جا از واژه های خرافات، شبه علم و طب مکمل، تلاش میکند تا طیف گسترده ی طب های مکمل را به عنوان خرافات در ذهن مخاطبین خود هک کند ؛حال چه سودی می برد و تحت لقای چه حکمی، عمل می‌کند، خدا داند…!
انتظار می رود که دکتر آرامش به عنوان یک پژوهشگر علمی، برای تمامی مکنویات خود آماری موثق واسناد پزشکی به مخاطب ارائه دهد و از طریق آمار و ارقام رسمی صحت ادعای خود را ثابت کند. بدیهی است هیچ آمار دقیق و شفافی در سخنان آرامش دیده نمی شود. در ذهن های آگاه این سوال ها ایجاد می شود: “کسی که همه را در ظن اتهام قرار می‌دهد، ادعای علمی بودن دارد، از داده های تصادفی و محیط آزمایشگاهی صحبت می‌کند چطور گفته‌ی خود را نقض می‌کند؟ چرا سخنان او بیشتر شبیه باد هواست تا سخنان قابل استفاده و اثبات شده ؟! “ او حتی اعتبار مجلات بسیار معتبر پزشکی همچون مجله ی لانست (The lancet) چطور می‌توان از معتبر بودن سخنان خود آرامش اطمینان حاصل کرد؟

۶.وقتی کیارش آرامش با نگاه جزنگر خود، توهم کل نگری به پزشکی رایج دارد!

به نظر میاد طبق دانستگی آرامش بر اساس دست نوشته وی در تاریخ ۸ سپتامبر ۲۰۲۰، در مورد طب های کل نگر٬ به دلیل فعلا نامعلوم، قائل به تاثیرگذاری آنها بر درمان بیماری‌ها در مقابل طب رایج پزشکی نیست. این در حالیست که وی در مصاحبه ها، نوشته ها و مراوداتش، بارها به اثر مطلوب مسایل متافیزیکی بر انسان پرداخته است و حتی از خدمات فداکارانه و پروانه وار بخش سلامت کشور تشکر می‌کند و گویا او تنها با بخش مزاج ها و اخلاط مشکل دارد و آن را منسوخ میداند(۲۱).

کامیار اسماعیلی(۲۲)در مقاله ای با عنوان “توان زیستی(Vitality) معیار طلایی در طب کل نگر و پیشنهاد کاربرد این معیار برای بازشناسی درمان های حقیقی از شبه درمان هایی مانند فرادرمانی (Faradarmani) ”به تعریفی از طب کل نگر پرداخته و آن را اینطور مطرح کرده که طبعا یک مکتب و روش مدعی کل نگری را نمی توان با شیوه ها و معیارهای جزءنگرانه به درستی آزمود. برخی تغییرات در این یا آن نشانه و اختلال محدود، که گاه نیز در طب رایج از آن اختلال به عنوان یک بیماری یاد می شود، آن هم در مدت زمان محدود انجام یک مطالعه را نمی توان دلیل درستی یا نادرستی ادعای شفا در مکاتب و روشهای مدعی کل نگری قلمداد کرد٬‌چه این که در جریان درمان های کل نگرانه پاره ای نوسانات در چارچوب آنچه بیرون ریزی و از این قبیل خوانده می شود امری قابل انتظار است. این کاستی یکی از مهمترین دلایل نتایج ضد و نقیض در مطالعات انجام شده درباره میزان کارآمدی مکاتب و روش های کل نگر در علاج بیماری ها و گاه غیرعلمی تلقی شدن آنها بوده است.

همینطور دکتر جواد میرعبدالله(۲۳)در سایت انجمن همیوپاتی ایران می‌گوید:”دیدگاه کل نگری در طب (HOLISTIC MEDICINE) به این معنی است که: برای تعریف سلامتی و بیماری، و همچنین برای پیشگیری و درمان بیماری ها تمامی ابعاد وجودی انسان در نظر گرفته شود و ارتباط او با بقیه پدیده های هستی مورد توجه واقع شود.بدین معنی که برای موضوع پیشگیری از بیماری و بهداشت، لازم است تا تمامی شرایطی که روی سلامتی یک انسان تاثیر گذار است از قبیل آب و هوا ، تغذیه، فعالیت بدنی، شغل، محیط زیست، معماری محل کار و سکونت و… همچنین مسائل روحی و عاطفی و فعالیت های ذهنی انسان، ارتباطات خانوادگی و جامعه را باید در نظر گرفت."

همچنین در نشریه طب کل نگر شماره ۴۶و۴۷ دکتر امیرعباس جعفری در پیشگفتار آن اشاره به قدمت چند هزار ساله طب کل نگر یا هولیستیک می‌کند که طبی سنتی است و رویکردی جامع دارد و به موجب آن، سلامت تنها به فقدان بیماری تعبیر نمی شود، بلکه ابعاد روحی، روانی، احساسی، محیطی و اجتماعی را دربرمیگیرد(۲۴).

کیارش آرامش در صحبت هایش همگی این مستندات را در مورد طب کل نگر، ‌‌نقض می‌کند و حتی نامه ای به وزیر بهداشت وقت، دکتر نمکی، در مورد اعتراض به ورود درس‌های مربوط به طب سنتی به لیست درسی رشته های علوم پزشکی می نوسد و کارش را به مضحکه می‌گیرد و این درحالیست که در جایی دیگر به حمایت وی میپردازد!

آرامش نظریه های مطرح شده در طب سنتی ایرانی، چینی، هندی و‌همیوپاتی، انرژی درمانی، فشاردرمانی، عرفان کوانتومی و … را منسوخ دانسته و ادعا می‌کند که اینها هم در عمل و هم در نظر، شبه علمی بودن خود را ثابت کردند و دیگر کل نگر بودنشان مزیتی برایش ایجاد نمیکند!!

حال سوال اینجاست که بالاخره این آقای دکتر صفت، کل نگر بودن این طب ها را قبول دارد یا فقط بر این ذهن استوار است که اهالی با تفکر طب کل نگر، جوامع را با گفته هایشان فریب دادند که پزشکی علمی نمیتواند کل نگر باشد و پزشکی، شبه علمی کل نگر است!

آیا نباید ایشان برای ادعا های خود دلایل دقیق و علمی بیاورند ؟! یا آنکه تمام این صحبت ها و مقالات جوری سیاه نمایی ست ؟!

جالب است متخصص اخلاق پزشکی به صورت کاملا غیر اخلاقی جمعی از پزشکان متخصصی که تخصص طب مکمل دارند را؛ رمال و شیاد می نامد، با مشاهده ی ویدیو ها و مناظراتی از او باری دگر به ما ثابت شد که آرامش بر زبان خود نیز هیچ کنترلی ندارد.

۷.جنجالی ترین نظر آرامش: موافقت با خودکشی پزشکی (اتانازی):

دکتر آرامش در مصاحبه ای تلویزیونی با شبکه ایران اینترنشنال(۲۵)موافقت شخصی خود را با اتانازی اعلام می‌کند و بر این عقیده است که اگر بیماری از سلامت روان کامل برخوردار باشد ولی پزشکی مدرن قادر به درمان بیماری لاعلاج او نباشد، می‌توان به او حق انتخاب خودکشی پزشکی را داد.(خودکشی پزشکی: روش های مختلف مرگ خودخواسته بیماران به کمک پزشک)

شایان ذکر است که، خودکشی در پزشکی به‌عنوان یک بحران سلامت عمومی و موضوعی پیچیده و چندوجهی شناخته می‌شود. این مسئله نه تنها از منظر روان‌پزشکی بلکه از دیدگاه‌های اجتماعی، اخلاقی و زیست ‌پزشکی نیز بررسی می‌شود. در برخی کشورها، خودکشی پزشکی قانونی است اما این موضوع از منظر اخلاقی و قانونی بحث‌برانگیز است و در بسیاری از جوامع مورد پذیرش نیست. نکته ای دیگر جلوگیری از خودکشی بیمار، یکی از وظایف اصلی پزشکان است. آنها باید به ارزیابی خطر خودکشی در بیماران بپردازند و اقدامات پیشگیرانه لازم را انجام دهند(۲۶).

بنا به علاقه ای که کیارش آرامش به عرفان، شعر و ادبیات فارسی و فعالیت های گسترده در زمینه حافظ و مولانا شناسی دارد باید به این نکته اشاره کرد: در ادبیات فارسی، خودکشی معمولاً به‌عنوان عملی نکوهیده و نشانه ضعف انسان در برابر مشکلات زندگی تلقی می‌شود. شعرای بزرگ مانند فردوسی، حافظ و سعدی به‌طور مستقیم به این موضوع اشاره نکرده‌اند، اما در اشعارشان تأکید زیادی بر مقاومت در برابر سختی‌ها و تحمل مشقت‌های زندگی دارند(۲۷).

در برخی آثار مانند شاهنامه فردوسی، شخصیت‌ها در مواجهه با ناکامی‌های شدید دست به خودکشی می‌زنند، اما این عمل معمولاً با سرزنش یا تأسف همراه است. مثلاً، سیاوش به دلیل بی‌عدالتی‌هایی که علیه او روا داشته شده، در نهایت با مرگی مظلومانه مواجه می‌شود، که به نوعی استعاره‌ای از خودکشی است(۲۸).

در عرفان اسلامی و ایرانی، زندگی به‌عنوان یک امانت الهی در نظر گرفته می‌شود که باید به درستی حفظ شود. عرفای بزرگی چون مولوی و عطار بر صبر و تسلیم در برابر اراده الهی تأکید دارند و خودکشی را نشانه‌ای از ناتوانی از درک معنای عمیق ‌تر زندگی می‌دانند. در فرهنگ و فلسفه ایرانی، زندگی ارزشمند تلقی می‌شود و خودکشی معمولاً با نگاه منفی همراه است(۲۹).

چطور می‌تواند از مولانا سخن بگوید و در سمینار ها به تفسیر اشعار عرفانی بپردازد و خودکشی پزشکی را تأیید کند؟! حال آنکه این عمل در بسیاری از کشور ها غیراخلاقی و قتل محسوب می شود .

در ادامه به بررسی فعالیت های ادبی و عرفانی کیارش آرامش می پردازیم :

نگاهی جامع بر آرامش:

آرامشِ دکترصفت با داشتن دکتری اخلاق پزشکی از دانشگاهی خصوصی ِ کاتولیکی و پر هزینه ای در آمریکا (۳۱) که احتمالا آن را به کمک و تامین دستان پشت پرده ی وزارت بهداشت و دانشگاه علوم پزشکی به دست آورده طی آشنایی بحث برانگیز او با باقر لاریجانی٫ از عوامل اصلی حکومت جمهوری اسلامی و سال ها همکاری و کتاب نویسی٬ اینگونه به نظر می‌رسد که کیارش خان یکی از عاملین حکومت فعلی ایران در غرب است که ارتباط این دو را برای اهداف مشخص تداعی می کند.

شایان ذکر است که آرامش هنگام دانشجویی به طور اتفاقی از دیدن اعلامیه ای با جایزه ی نقدی برای شرکت در مقاله نویسی با محتوای اخلاق پزشکی به کتاب نویسی و همکاری با باقر لاریجانی رسیده است. که آخرین کتاب ها در سال ۱۴۰۰ دوباره چاپ و ویرایش شده است(۳۲و۳۳و۳۴).

او که از یک طرف در مناظرات علمی از طرفی دیگر در محافل ادبی صحنه را خالی نمیکند در مراسم سینه زنی های حسینی در واشنگتن نیز دیده می‌شود. حال اگر با نگاه دقیق تری در پروفایل های شبکه ی اجتماعی او و در نظر گرفتن پست و بیانیه های جنبش زن زندگی آزادی(۳۵) ودیگر پست های مربوط به سیاست آمریکا یا ایران، همچنین ارتباط برادرش آرش آرامش با نایاک، در نهایت در عجبیم که او چطور در ایران مجوز چاپ کتاب و فعالیت دارد؟ اما بیشتر دچار سوال می شویم که آیا آرامش از ترس بالا سری هایش مراسم عاشورا میرود یا به دستور آقا بالا سری های خود ایرانیان مخالف با حکومت را در مجامع مختلف شناسایی میکند ؟!

او در حقیقت به دنبال پیاده سازی کدام اهداف دولتمردان در جوامع است ؟

حال تفکر و پاسخ به این سوالات را به شما وا می‌گذاریم.

منابع:

https://vista.ir/w/a/12/7r3c4

https://sciencebasedmedicine.org/the-biopolitics-of-quackademic-medicine-in-iran/

https://www.mashreghnews.ir/news/1518828/طب-سنتی-همان-طب-ایرانی-است

https://virgool.io/pishineh-eran-shahr/ریشه-واژه-پزشک-و-گونه-های-پزشکی-در-تمدن-ایران-jk6b0itmsdgm

https://fa.mouood.com/3465/articles/life-style/medicine/تاریخچه-ی-طب-سنتی/?utm_source=chatgpt.com

http://www.buali.ir/fa/article/402/پزشکی-در-شاهنامه

https://www.iranketab.ir/book/2211-two-centuries-of-silence

https://jiitm.ir/article-1-1203-fa.pdf

https://www.instagram.com/reel/DAJZwPAPvnc/?igsh=bG1xamxkNHN5aWpt